مریم عباسی کشکولی؛ عبدالعلی شکر
دوره 21، شماره 1 ، شهریور 1402، ، صفحه 167-183
چکیده
نظریۀ کلنگری برخلاف سایر نظریات، در فلسفۀ اسلامی و بهویژه حکمت متعالیه بهنحو بایسته مورد توجه قرار نگرفته است. نظریات در باب چگونگی وجود کل یا مجموع بهعنوان امری برگرفته از آحاد، در جهت تأیید ...
بیشتر
نظریۀ کلنگری برخلاف سایر نظریات، در فلسفۀ اسلامی و بهویژه حکمت متعالیه بهنحو بایسته مورد توجه قرار نگرفته است. نظریات در باب چگونگی وجود کل یا مجموع بهعنوان امری برگرفته از آحاد، در جهت تأیید یا رد وجود حقیقی آن، بهطور ضمنی در خلال برخی مسایل پیشآمده در حکمت متعالیه و به مقتضای آنها، پذیرفتنی است. کاوش در این نظریات مرتبط، دو موضع متعارض از نظریۀ ملاصدرا دربارۀ وجود «کل» به دست میدهد: برخی عبارات آشکارا بیانگر نفی وجود کل هستند و برخی دیگر بهگونۀ ضمنی یا صریح بر وجود آن اذعان میکنند. نوشتار حاضر بر آن است تا با روش تحلیلی- انتقادی، پس از ملاحظۀ عبارات متعارض ملاصدرا در این خصوص، با التفات به مختصات اصل تشکیک وجود، دیدگاه او را نقد و نظریۀ کلنگری را امکانسنجی کند. حاصل پژوهش، بیانگر این است که اعتقاد به وجود کل، از لوازم بیّن اصل تشکیک وجود است. کثرت طولی و عرضی که با عنایت به سه مؤلفۀ اساسی اصل تشکیک وجود؛ یعنی وحدت، کثرت و عینیت آن دو قابل تبیین است، وجود حقیقی کل را امری مسلم و نفی آن و انحصار وجود کل را در وجود آحادش با مختصات تشکیک وجود، ناسازگار نشان میدهد.